به گزارش راهبرد معاصر محسن تنابنده نویسنده و بازیگر سریال برای فصل هفتم تقاضای ۵ میلیارد تومان دستمزد کرده است که با یک حساب سرانگشتی به رقمی بالای ۳۳۰ میلیون تومان برای هر قسمت می رسیم.
این در حالی است که دریافت چنین ارقامی از سوی بازیگران تلویزیون عرف نیست و در این پروژه نیز مشخص نیست که این رقم از بودجه بیت المال بر چه اساسی باید به جیب سازندگان این سریال برود؟ این را بگذارید در کنار بودجه ۳۰ میلیاردی که بناست ۱۵ قسمت سریال با آن ساخته شود.
مجموعه «پایتخت» اینشبها برای چندمینبار به روی آنتن تلویزیون رفته است و همزمان خبرهایی از ساخت فصل جدیدش منتشر شده است. کیفیت بالای پایتخت باعث شده که این مجموعه به یک برند در سریالسازی تبدیل شود. البته این شهرت محدود به کیفیت ساخت نبوده و گاهی با حواشی مختلفی نیز همراه بوده است. نوروز سال90 بود. چند سالی از جدایی رضا عطاران از تلویزیون میگذشت و پس از آن به ندرت مجموعه طنز موفقی به روی آنتن سیما رفته بود. محسن تنابنده تا آن روزها برای عموم مخاطبان آشنا نبود، عمده فعالیت او در تئاتر و سینما بود. البته قبلاش در سریال رمضانی سعید سلطانی برای شبکه پنج بازی کرده بود اما هنوز آنقدرها چهرهاش شناخته نشده بود. وقتی تیزر تبلیغاتی «پایتخت» از شبکه یک پخش شد، کمتر کسی فکرش را میکرد که این مجموعه به یکی از مشهورترین، محبوبترین و البته طولانیترین تولیدات تلویزیون تبدیل شود.
پایتخت یک
پایتخت ترکیب بازیگران مناسبی داشت. از یک طرف آنها به لحاظ تکنیکی بازیگرانی قوی بودند و از سوی دیگر به جز علیرضا خمسه هیچکدام برای مخاطب کشفشده نبودند. تنابنده و مهرانفر برای اکثر مردم چهرهای بکر بودند که میتوانستند آورده جدیدی داشته باشند.
قصه پایتخت همانطور که از اسماش مشخص بود قصه سفر یک خانواده صمیمی مازندرانی به تهران بود. سفری که با حواشی و اتفاقات متعددی همراه میشد. یکی از امتیازات متعدد این مجموعه در روان بودن قصه بود.
از طرفی، همانقدر که تعداد داستانکها و گرهها زیاد بود اما باز شدن و حل مشکلات هم به سرعت رخ میداد. یعنی مخاطب به محض نگران شدن برای خانواده معمولی، به سرعت خیالش راحت میشد. در گذشته هم کاراکترهایی از شهرها و با گویشهای مختلف در قاب سیما تصویر شده بودند اما باید گفت یقینا پایتخت یکی از بهترین آنها بود. دیگر امتیاز فیلمنامه پایتخت نمایش یک خانواده ساده، صمیمی، سالم
و ایرانی بود.
پایتخت دو
پس از یک سال وقفه از پخش فصل اول پایتخت، سیروس مقدم به سراغ ساخت ادامه این مجموعه رفت. برخلاف دیگر نمونهها که معمولا در فصل دوم با ضعف ساختاری همراه میشود، باید گفت به جرات میتوان فصل دوم پایتخت را بهترین فصلاش دانست. قصه و داستانکها تقویت شدند. کاراکترها و شخصیتپردازی آنها ارتقا پیدا کرد.
لهجه بازیگران پختهتر شد و نهایتا فصل دوم یک قصه جذاب، خانوادهمحور و مورد احترام شد. سکانسهای قسمتهای ابتدایی در خانه نقی و سپس سکانسهای قسمتهای پایانی در لنج بسیار جذاب و بدیع بود.
پایتخت سه
پایتخت سه قصه شلوغتری به نسبت فصلهای قبلی داشت. فصل سه را باید آغاز پیدایش رگههایی از تغییر کاراکترها در پایتخت بدانیم. این تغییرات بیش از همه در نقی محسوس است. او به مرور از یک فرد ساده به مردی با انباشتی از غرور، عقده و لجبازی تبدیل میشود. البته اگر بخواهیم این تغییر را با روند معمول زندگی آدمها مقایسه کنیم، اتفاق غیرممکنی نیست. نهایتا پایتخت سه هم توانست با رضایت مخاطبان مسیر قبلی این مجموعه را ادامه دهد.
چندی پیش خبر ساخت فصل هفتم سریال پایتخت رسانهای شد و «اخبار درگوشی» درخواست دستمزد 5میلیاردی یکی از بازیگران مهم این سریال را شرط حضور او برای فصل هفتم این مجموعه عنوان کرده است
پایتخت چهار
پایتخت چهار آغاز دوره جدیدی از این مجموعه بود. این بار برخلاف سریهای گذشته، پایتخت برای پخش در ماه مبارک رمضان تولید شد. همین افزایش قسمت موجب طولانی شدن و بعضا در جاهایی زیادهگویی در فیلمنامه شد. اما تغییر پایتخت در کجا بود. همان رگههای تغییر در شخصیت نقی معمولی که در فصل قبلی شروع شده بود در این فصل به اوج خودش رسید. این تغییر بیش از یک تغییر ساده برای بانمکتر شدن کاراکتر بود. این یک تغییر بنیادین در شخصیت محوری بود. کسی که پیرو او دیگر شخصیتها هم تغییر کردند. ارسطو و حتی هما هم تحتتاثیر این روند قرار گرفتند.
پایتخت پنج
پس از تغییراتی که در فصل قبل رخ داد ناگهان پایتخت مهمان سازمان اوج شد. این مجموعه مشهور در قالب سفارش سازمان اوج مسافر ترکیه و سپس سوریه شدند. در همان ابتدا حواشی حضور پایتختیها در ترکیه چندروزی در فضای مجازی سروصدا کرد و سپس مطرح شدن مساله ازدواج ساراونیکا دیگر موضوع بود. ورود شخصیتهای قصه به جنگ سوریه باعث شد تا نظرات مثبت و منفی زیادی حول پایتخت به وجود بیاید. این فصل اولین مجموعه از پایتخت بود که با حجم قابل توجهی از حاشیه و حتی انتقادهمراه شد.
پایتخت6
انگار حواشی پایتخت قصد تمام شدن نداشت. تغییرات اساسی در شخصیتهای پایتخت باعث شد که دیگر خبری از آدمهای ساده، صمیمی و معمولی نباشد. تجملگرایی، بیادبی، دعوا، کلاهبرداری و مسائل دیگری در پایتخت پدیدار شد که برای بسیاری از مخاطبان عجیب و نچسب بود. البته این تغییرات در کیفیت فیلمنامه و شوخیها هم محسوس بود. اگر روزگاری پایتخت خودش مثل یک برند، مرجع تولید شوخی و انتشار در فضای مجازی بود، حالا بهدلیل ضعف در فیلمنامه مجبور بود با ارجاع ذهنی مخاطب به شوخیهای فضای مجازی خنده تولید کند.
به مرور و نزدیک شدن به قسمتهای پایانی حواشی پایتخت روبه فزونی یافت بهطوری که شبیهسازی یکی، دو سکانس از فیلمفارسیهای قبل از انقلاب صدای خیلیها را درآورد. کار به جایی کشید که مدیران رسانه ملی بحث نفوذی را پیش کشیدند! پایتخت به واسطه کرونا نیمهکاره مانده بود اما میزان حواشی به قدری بود که همه منتظر بسته شدن پرونده این مجموعه برای همیشه یا لااقل چندسال بودند.
خداحافظی نقی و ارسطو از تلویزیون
پس از مسائل مختلفی که پیرامون حادثه تلخ سقوط هواپیما در سال گذشته رخ داد، محسن تنابنده از پایان همکاریاش با سیما خبر داده بود. او اعلام کرد در پی حواشی توهین به سینماگران در صداوسیما، دیگر با تلویزیون همکاری نخواهم کرد، پس از خداحافظی محسن تنابنده، احمد مهرانفر دیگر بازیگر پایتخت نیز اعلام کرد، پس از اتمام پایتخت6 دیگر در تلویزیون حضور نخواهد داشت.
این خداحافظی ناگهانی «احمد مهرانفر» دیگر بازیگر سریال پایتخت را هم به واکنش واداشت. مهرانفر در این خصوص گفت که «پایتخت6» آخرین حضور او در تلویزیون خواهد بود و بهدلیل توهینهایی که به سینماگران معتبر و محترم شده او نیز دیگر به هیچ عنوان در سریالهای تلویزیونی و برنامههای صداوسیما حاضر نخواهد شد. البته برخی این اظهارنظر را اتفاقی میدانستند که نباید جدی گرفته شود. آنها معتقد بودند این دو بازیگر خودشان میدانند پایتخت6 موفقیت زیادی ندارد، به همین خاطر به پیشواز حواشی رفتهاند.
پایتخت هفت
اما یکی، دو هفته پیش و در یک غافلگیری تمام اخباری درباره احتمال ساخته شدن فصل جدید پایتخت مطرح شد. این درحالی بود که اکثر اهالی رسانه توقع داشتند به واسطه اتفاقات سال گذشته، لااقل چند سالی خبری از این سریال نباشد. برخی از خبر را یک گمانهزنی و آنهایی که بدبین بودند آن را کار خود سازندگان پایتخت دانستند. آنها معتقد بودند این خبر یک علامت از سمت تنابنده به مدیران سیما برای ساخت فصل جدید است. اما همه اینها در شرایطی بود که تنابنده و مهرانفر از همکاری با سیما خداحافظی کرده بودند. چند روز بعد خبر دیگری در این باره منتشر شد.
اینبار خبر آغاز پیشتولید پایتخت رسانهای شدو البته هیچکدام از این اخبار رسمی نبود اما به نظر میرسید حتما اتفاقاتی رخ داده است. دراین میان بعضی از نکات خبر منتشرشده جالب بود. برای مثال در این خبر درگیری تنابنده، مقدم و مهرانفر در پروژههای مختلف مطرح شده بود. انگار سازندگان پایتخت داشتند برای مدیران سیما ناز میکردند! اما اخبار مربوط به پایتخت تمامی نداشت. خبر رسید تنابنده برای حضور در این مجموعه قراردادش برای بازی در سریال محمدحسین مهدویان را لغو کرده است. سیروس مقدم هم ساخت سریالاش برای شبکه نمایش خانگی را به سال آینده موکول کرده است. مهران احمدی در فضای مجازی از احتمال نبودنش در این فصل گفت و ادامه داد برای حضور در این مجموعه به او چیزی نگفتهاند. اما بازیگران بعدی سارا و نیکا بودند. آنها که آرام آرام به سنین نوجوانی وارد شدهاند در ماههای گذشته یکی دو اظهارنظر غیر سینمایی داشتند و از آن بدتر چند ویدیو از طرفشان منتشر شد که به لحاظ فرهنگی مغایر با استانداردهای جامعه ایرانی و صداوسیما بود. به همین خاطر ظاهرا آنها دیگر جایی در پایتخت نداشتند. اما آخرین حاشیه درباره پایتخت که تا این لحظه منتشر شده مربوط به خبری است که درباره میزان دستمزد محسن تنابنده شایعه شده است. چندی پیش خبر ساخت فصل هفتم سریال پایتخت رسانهای شد و «اخبار درگوشی» درخواست دستمزد 5میلیاردی یکی از بازیگران مهم این سریال را شرط حضور او برای فصل هفتم این مجموعه عنوان کرده است؛ این رقم زمانی بهتر درک میشود که بدانیم کل برآورد ساخت فصل جدید پایتخت حدود 30میلیارد تومان تخمین زده شده است. دستمزد 5میلیاردی برای سریالی 15قسمتی تقریبا هر قسمت بیش از 330میلیون تومان میشود! اگرچه هنوز صحت و سقم این خبر مشخص نشده است اما واقعیت این است که در تلویزیون پرداخت چنین دستمزدی هم درست نیست و هم اینکه بسیاری از معادلات را بر هم میزند. البته برای پاسخ به تمام این مسائل، نکات و شایعات با الهام غفوری تهیهکننده این مجموعه تماس گرفتیم ولی به رغم اصرار خبرنگار «صبحنو» ایشان ترجیح دادند فعلا هیچ نظری درباره اتفاقات نداشته باشند.
نکته آخر
اجازه بدهید در پایان این گزارش کمی از حواشی دور شویم و به «پایتخت» بهعنوان یک سریال برسیم. پایتخت یک برند معتبر در عرصه سریالسازی سیماست. این مجموعه آنقدری جذاب و دوستداشتنی است که همین امروز و با وجود بارها بازپخش، بازهم در نظرسنجیهای سیما میزان مخاطب زیادی دارد. بهطوریکه بعضا از مجموعههای جدید هم بیننده بیشتری دارد. پایتخت حاصل یک اعتماد دوطرفه است.
از طرفی تلویزیون به سازندگان این سریال اعتماد کرده و از سوی دیگر پایتختیها برای تلویزیون جایگاه کسب کردهاند. پایتخت یک سرمایه است. برخلاف بیشتر مجموعههای موفق که بعد از یکی دو فصل دیگر شکست میخورند، پایتخت نه تنها ضعیف نشد، بلکه به استثنای دو فصل آخر همواره جایگاه کیفیاش را حفظ هم کرده است. پس منطقی نیست که سیما به این راحتی سرمایهاش را از دست بدهد. اگر رقم بالاتری به نسبت دیگر مجموعهها برای این سریال هزینه شود نامعقول نیست. تعداد دفعاتی که پایتخت از سیما پخش شده و ارزش افزودهای که برای تلویزیون داشته ارزش این هزینه را دارد. البته که این رقم نباید به یک بدعت و بازیگرسالاری منجر شود. نکته مهم دیگر توجه به کیفیت و بافت شخصیتپردازی و قصه است. همانطور که گفته شد پایتخت در سه فصل آخر دچار اشتباهات و نواقصی بود. اولین نکته تغییرات جدی در نقی معمولی بود که از آن فردی که مردم علاقهمنداش شده بودند فاصله گرفت.
لازم است طراحان سریال-خصوصا شخص محسن تنابنده- به یک بازنگری دراین زمینه اقدام کند. اما نکته دوم مربوط به داستانکها و شوخیها بود. در دو فصل قبلی اینطور به نظر میرسید که تغییرات شخصیتها لاجرم به داستانکها و شوخیها هم آسیب وارد کرده است. موقعیتها، شوخیها و تکه کلامهای سه فصل اول پایتخت را با دو فصل آخر مقایسه کنید تا متوجه این افت کیفی شوید. پایتخت از زمانی دچار لغزش شد که هویتاش را فراموش کرد.
پایتخت از یک خانواده به ظاهر معمولی هویت یافته بود که اتفاقا در بطن و در عمل اصلا معمولی نبودند. نقی، ارسطو، هما و دیگران همگی در عین سادگی فهمیده و در عین تنگدستی بخشنده بودند. هرچند که در صورت صحت آغاز پیش تولید فصل جدید پایتخت، به لحاظ تولیدی بسیار بعید است که این مجموعه به نوروز برسد اما به هرحال مخاطب-آن هم در این ماههای سخت کرونایی- به تماشای سریالهایی مثل پایتخت نیاز دارد. البته پایتخت با هویت اصلی خودش؛ نه آن پایتختی که در فصل آخر دیدیم.
انگار حواشی پایتخت قصد تمام شدن نداشت. تغییرات اساسی در شخصیتهای پایتخت باعث شد که دیگر خبری از آدمهای ساده، صمیمی و معمولی نباشد. تجملگرایی، بیادبی، دعوا، کلاهبرداری و مسائل دیگری در پایتخت پدیدار شد که برای بسیاری از مخاطبان عجیب و نچسب بود
پایتخت از زمانی دچار لغزش شد که هویتاش را فراموش کرد. پایتخت از یک خانواده به ظاهر معمولی هویت یافته بود که اتفاقا در بطن و در عمل اصلا معمولی نبودند. نقی، ارسطو، هما و دیگران همگی در عین سادگی فهمیده و در عین تنگدستی بخشنده بودند.
پرسون/ تسنیم